1111111111111111111111111

دانلود برنامه پولساز اندروید PoolsazAppV1.4


مفتخرم برنامه ای رو بهتون معرفی کنم که مطمئنم خیلی ها به دنبال همچین برنامه ای بودند و هستند ، حال این برنامه جالب اینجا و منتظر شماست پس فرصت رو از دست ندید و هر چه زودتر آخرین نسخه برنامه را از اینجا دانلود و نصبش کنید و ...


پس از نصب نرم افزار ‘پولساز’، روزانه تعدادی بسته تبلیغاتی مرتبط به محصولات و خدمات مختلف از طریق اینترنت دریافت خواهید کرد که با توجه کردن به آن تبلیغات و پاسخ به سوالات هر تبلیغ، بابت پاسخ به هر سوال مبلغی اعتبار دریافت خواهید کرد.  

ادامه مطلب ...

یک دل نوشته از خودم..

 سلام ، این هم یه دل نوشته از خودم برای شما دوستان عزیز ، عالی و بی نقص نیست ولی خب چون نشئت گرفته از احساسات قلبی من هستش شاید بشه از ایراداتش چشم پوشی کرد ، اگر هم قابل دونستین خوشحال میشم که نظرات و انتقاداتتون رو در موردش واسم بفرستین..



"
یاد و خاطرش که در ذهنم می جوشد هیاهو و تنشی بس مرگبار را دلم در من به وجود می آورد ، هی تنش و هی تکاپو برای یافتن کسی که دیگر در کنارم نیست و مرا ترک کرده است.. ، چرا اینجا نیست چرا اونجا هست ، چرا چشمانم تا به تا میشوند ، چرا این تن خسته ام دیگر تلاشی برای یافتنش نمیکند و هزاران چرای دیگر... ، آخر چرا این دل باورش نمیشود که دیگر آن عشق دیرین رفته است ، آخر مگر این دل رگ خریت به ارث برده است که در کتش نمیرود هر چه بود دیگر تمام شد ، حال او با دیگریست...

ادامه مطلب ...

من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو..


من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو                       پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو                      ور از این بی خبری رنج مبر هیچ مگو

دوش  دیوانه شدم  عشق مرا دید و بگفت           آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو

گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم            گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت       سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو   

قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد                  در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو

گفتم ای دل چه مه ست این دل اشارت می کرد   که نه اندازه توست این بگذر هیچ مگو

گفتم این روی فرشته ست عجب یا بشر است      گفت این غیر فرشته ست و بشر هیچ مگو

گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد            گفت می باش چنین زیر و زبر هیچ مگو

ای نشسته تو در این خانه پر نقش و خیال           خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو 

گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست     گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو

 

مولوی » دیوان شمس » غزلیات

ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما..



ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما    ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما

ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما             جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما

ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما              آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما

ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما                      پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما

در گل بمانده پای دل جان می‌دهم چه جای دل   وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما

مولوی » دیوان شمس » غزلیات